امروز دکتر جليلي مصداق پايداري است

 حسن حاجي حسيني

هر چه به زمان برگزاري انتخابات يازدهم رياست جمهوري نزديک مي‌شويم، فضاي حماسي بيش‌تري حاکم مي‌شود. بخصوص پس از برگزاري مناظرات بين نامزدهاي رياست جمهوري، حماسه سياسي رنگ و لعاب بهتري گرفته است و مردم مي‌توانند در فضايي آرام و بدون هيجان‌هاي کاذب به صورت عقلاني و منطقي فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند. گرچه تاکنون يک مناظره انجام شده، اما فضاي حاکم بر ذهن بعضي از نامزدها سياه نمايي و بي رنگ و تيره و تار جلوه دادن فضاي کشور است. برخلاف منويات رهبري گرانقدر، برخي چنان سخن مي‌گويند که گويي مملکت از دست رفته و تنها منجي اين غريق، خودشان هستند. تاسف بارتر اين‌که کساني که بيش از هشت سال تفکر آن‌ها حاکم بوده است، مشکل کشور را حاکميت تفکر اصول گرايي مي‌دانند! همان‌ها که وقتي بر مسند قدرت بودند، در ظاهر شعار «زنده باد مخالف من» سر مي‌دادند و در وراي آن چنان فضاي خفقاني را بر مخالفان خود تحميل مي‌کردند که بسيار شگفت انگيز بود.

گفتمان مقاومت، گفتمان سازش

از مجموع مناظره و ساير ديدگاه‌هاي ارائه شده از سوي نامزدها، به‌خوبي دو ديدگاه کلي قابل اصطياد است: گفتمان مقاومت و گفتمان سازش. از ابتداي شکل گيري نهضت، امام راحل(ره) و هم اکنون مقام معظم رهبري سخت به گفتمان پايداري و مقاومت اعتقاد داشته و خود نظريه‌پرداز آن بوده‌اند. مقاومت در عرصه سياست خارجي در مقابل ظلم و زياده خواهي استکبار، مقاومت در عرصه اقتصاد و ايجاد اقتصاد مقاومتي، مقاومت در عرصه فرهنگ و مقابله با تهاجم فرهنگي، مقاومت در برابر علم سکولار با توليد علم ديني و بومي، مقاومت در برابر مدل‌هاي مختلف دموکراسي با نظريه مردم سالاري ديني و... که در مقابل گفتمان سازش و هضم در نظام بين الملل قرار دارد. گفتمان اخير در زمان جنگ به دنبال سازش با دشمن و در راس آن آمريکا بود. نظريه سازش پس از جنگ در پي تحقق مکتب ليبراليسم از نوع ليبراليسم اقتصادي بود، پس از آن هر يک در هشت ساله، وجهه ديگري از ليبراليسم به نام ليبراليسم سياسي، را کشور حاکم کردند، طرفداران اين ديدگاه همچنان به دنبال به دست گرفتن حاکميت کشور هستند، کساني که در جنگ از سال 65 به بعد در يک دست سلاح داشتند و در دست ديگر زيتون، اکنون به شيوه‌هاي مختلف خواهان مذاکره و سازش با آمريکا هستند. درست در هنگامي که امام راحل(ره) آمريکا را منشأ فساد مي‌دانست، بعضي از ‌طرفداران اين گفتمان رئيس جمهور آمريکا را شجاع مي‌ناميدند و آن ديگري به قول خود، آمريکا را کدخداي روستا و معتقد است بهتر و راحت‌تر مي‌توان با کد‌خدا بست.

ملت بزرگ و بصير ايران بايد هوشيار باشد تا بار ديگر آن تجربه تلخ تکرار نگردد که«من جَرَّبَ المُجرَّب حَلَّت به النِّدامه» (هر کس تجربه شده‌اي را دوباره تجربه کند شايسته پشيمان شدن است)

جبهه پايداري و گفتمان مقاومت

پس از اظهار نظر شوراي محترم نگهبان قانون اساسي، و انصراف برادر بزرگوار، دکتر لنکراني، جبهه پايداري در فضايي عقلاني با صبر و درايت ضمن حفظ اصول و مباني و پايداري بر اصول‌، با يک چرخش مصداق، اصلح ديگري را براي انتخابات يازدهم تعيين کرد.

فرد مورد نظر جبهه پايداري در فرآيندي کاملا عقلاني در قالب مدل حجيت بخش شرعي، انتخاب و با برنامه مدون که محصول عقل جمعي بود وارد ميدان شد، ولي به هر دليل از حضور در عرصه انتخابات انصراف داد. جبهه پايداري با انتخاب اصلح ديگر ثابت کرد کسي که داراي تفکر است، بن بست ندارد و رويش‌هاي انقلاب ما يکي دوتا نيست که دچار خمودي و سردرگمي شويم.

اعضاي جبهه پايداري پس از رايزني با برادر گرامي و جانباز جنگ تحميلي، دکتر جليلي به اين نتيجه رسيدند که به تعبير حضرت استاد مصباح «جناب آقاي جليلي در اصول و مباني ضعف ندارند و در موردي مانند پايبندي به دين، عشق به ولايت، جديت در اجراي احکام و اهتمام به ارزش‌هاي اسلامي بيش از حد نصاب را دارد. بنابر‌اين بعد از آقاي باقري لنکراني هم دوستان تشخيص دادند که اصلح، آقاي جليلي است و اميدواريم که احياي ارزش‌هاي اسلامي به دست ايشان اتفاق بيفتد و ايشان بهترين ياور رهبري باشد و اميد‌واريم قدم‌هاي استواري در راه پيشرفت نظام بردارند»

اکثر نامزدهاي اين دوره دغدغه خود را نان و پنير مردم اظهار مي‌کنند؛ بنابراين در عصر قحطي شهادت- به تعبير سيد شهيدان اهل قلم آويني- اين که يک نامزد دغدغه خود را اصول و ارزش‌ها معرفي کند بسيار ارزشمند است.(ضمن آن‌که مشکلات اقتصادي مردم را هم کاملاً مدنظر دارد) در عصر قحطي ارزش‌ها، صحبت از ارزش‌ها شايد راي پراکن باشد ولي فراموش نکنيم انحراف در مباني کم کم حاصل مي‌گردد. گذشته از اين متأسفانه فضاي تبليغاتي بخصوص در رسانه سيما و صدا به گونه‌اي نيست که گفتمان نا‌گفته و ديدگاه‌هاي ناپيداي هر يک از کانديداها مورد نقد و نظر قرار گيرد تا مشخص شود که بعد از هشت سال به کجا خواهد رسيد و در حالي که مقام معظم رهبري، دهه کنوني را دهه پيشرفت و عدالت ناميدند، هر کانديدا با کدام ابزار در قالب چه گفتماني پيش خواهد برد؟ مگر هر گفتماني مي‌تواند ما را به پيشرفت و عدالت ديني برساند؟ آيا با گفتمان اشتباه مي‌توان به نقطه آرماني انقلاب اسلامي رسيد؟ اگر جواب مثبت است که ما پس از دست کم 16 سال حاکميت آن گفتمان رسيده بوديم.

مي‌گويند از کجا معلوم فردي که شما از او حمايت مي‌کنيد، همانند فردي که در سال 84 از وي دفاع کرديد مشکل ساز نشود؟ پس بايد جبهه پايداري گارانتي سه ساله مکتوب آن هم از نوع طلايي ارائه دهد تا بتوان اطمينان پيدا کرد!

پيش فرض ادعاي مذکور اين است که ديگران خطايي نمي‌کنند و نامزد مورد حمايت اين گفتمان ضريب خطاي بسيار بالايي دارد! در حالي که منطق قرآن چيز ديگري است؛ آن‌جا که مي‌فرمايد: «و ما ابرئ نفسي إن النفس لأماره بالسوء/ هرگز خود را مصون نمي‌پنداريم چرا که نفس بسيار بسيار وادار کننده به خطاست.»

اگر قرار باشد کارگزاران نظام خطا ناپذير باشند؛ اميرالمؤمنين(ع) از ظرفيت علم امامت خود استفاده مي‌کرد و عبدا... بن عباس را به کارگزاري بصره منصوب نمي‌کرد تا بيت المال مسلمين را بالا بکشد و در طائب و مکه مشغول خوشگذراني گردد؛ آن‌گاه اميرالمؤمنين(ع) دردمندانه گله کند و از او بخواهد اموال مسلمين را برگرداند.

اين حرف که کارگزار و رياست جمهور خطا ناپذير باشد، از هيچ منطق و پشتوانه ديني و شرعي برخوردار نيست، مگر نامزد مورد نظر و حمايت ديگران خطا ناپذير است که نامزد جبهه پايداري بايد معصوم باشد؟

نبايد گفته شود ناآزموده را زمان آزمون و خطا نيست، ‌بلي اين‌چنين است ولي نبايد فراموش کرد از قضا پرونده ديگران که خود را مطرح مي‌کنند و تلاش دارند با اثبات خويش ديگران را نفي کنند، پيش روي ما و پر از خطاست و بسياري از اين افراد در حالي که کم‌تر از سي سال داشتند، مسؤوليت به آن‌ها واگذار شد و رشد کردند اما وقتي نوبت به ديگران مي‌رسد، تو گويي بايد دوبار به دنيا آمده باشد؛ يک بار تجربه کسب کند و بار ديگر رئيس‌جمهور شود.

حاميان گفتمان پيشرفت و عدالت در ساله ولايت معتقدند نه آن روز که احمدي‌نژاد را انتخاب کردند اشتباه کردند و نه آن روز که لنکراني را علم کردند خبط کردند، اگر امروز از دکتر جليلي حمايت مي‌کنند به اين دليل است که بر همان اصول و ارزش‌ها پافشاري و پايداري مي‌کنند، راه همان است که در ذيل ولايت و فقاهت ترسيم شده. نبايد از تند‌باد حوادث و ريزش افراد، دچار تزلزل شد و خط ولايت را گم کرد. نبايد به خاطر مسائل پيش آمده و يا اشتباه يک فرد، صورت مسأله را پاک کرد. گفتمان ولايت همچنان با قدرت و قاطعيت در خط ولايت به افق بلندي چشم دوخته است که جز در سايه تمسک به حبل ولايت فقيه، بدان دست نخواهد يافت.

آيا مقاومت با پيشرفت ناسازگار است؟

بعضي تصور مي‌کنند که براي پيشرفت، بايد تنش‌زدايي کنيم و با جامعه جهاني –بخوانيد اروپايي و آمريکايي- کنار بياييم.

تجربه انقلاب اسلامي نشان داده که همواره در سايه مقاومت، پيشرفت کرده‌ايم و هر جا سازش پيشه ساخته‌ايم، پيشرفت نکرده‌ايم. نمونه عالي و بارز آن در مسأله هسته‌اي، هنگامي است که به تعبير رهبري معظم عقب‌نشيني سنگر به سنگر انجام و فعاليت‌هاي کاملاً علمي و صلح‌آميز هسته‌اي در ايران تعطيل شد و مشخصاً از تير ماه 84 آن‌گاه که به دستور شخص رهبري در برابر نظام سلطه مقاومت کرديم، پيشرفت شروع شد.

مقام معظم رهبري فرمودند: رئيس جمهور بايد کاري باشد، هم بايد مردمي باشد، هم بايد «مقاوم» باشد. مفهوم سخن فوق اين است که نبايد بگذاريم گفتمان سازش حاکميت پيدا کند و کسي بر سر کار بيايد که گفتمان مقاومت را قبول ندارد. و در جايي ديگر فرمودند: کساني بر سر کار بيايند که مصداق «إن الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا» باشند، اهل استقامت، اهل ايستادگي باشند، زرهي پولادين از ياد خدا و از توکلي به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد ميدان شوند.

جناب آقاي جليلي نيز گفتند: موفقيت‌هاي دولت‌هاي نهم و دهم حاصل پايبندي آن‌ها به ولايت و نقاط ضعف آن‌ها محصول فاصله‌گيري از ولايت بود.

مقام معظم رهبري در جايي ديگر فرمودند: کساني که در رأس قوه اجرايي قرار مي‌گيرند، بايد کساني باشند که در مقابل فشارهاي دشمنان مقاوم باشند، زود نترسد، زود از ميدان خارج نشوند، اين‌ يکي از شرط‌هاي لازم است.

معظم له در جاي ديگر توصيه فرمودند: مردم به اظهارات داوطلبانه نگاه کنند و به کسي رأي دهند که مي‌تواند براي انقلاب و براي آينده و عزت ملي و باز کردن مشکلات و ايستادگي قدرتمندانه مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوري اسلامي در چشم مستضعفان عالم بهتر و بيش‌تر تلاش مي‌کند.

متأسفانه بعضي از طرفداران گفتمان سازش به گونه‌اي بسيار آرام، به خارج از کشور و دشمنان خونين اين کشور چراغ سبز نشان مي‌دهند، هرچند در قالب بيانات به‌ظاهر دلسوزانه در پوشش رفع مشکلات مردم حتي ريزگردهاي بياباني، ولي ما بايد وراي اين حرف‌ها چيز ديگري ببينيم؛ مقام معظم رهبري فرمودند: «مبادا در شعارهاي انتخاباتي نامزدها به افرادي در خارج از مرزها يا افرادي در داخل چراغ سبز داده شود.»

به‌ هرحال مي‌طلبد در اين مقطع حساس که ما طعم شيرين مقاومت را قريب به هشت سال چشيديم هوشياري و بصيرت بيش‌تري داشته باشيم.

ساير صلاحيت‌هاي جليلي

گفته شد جناب آقاي جليلي در فضاي گفتمان امام(ره) و ولايت، با قدرت و قاطعيت معتقد به گفتمان مقاومت است؛ چرا که غير از اين راه جز ذلّت و پسرفت عايدي نخواهد داشت.

وي التزام قولي و عملي خود را به‌عنوان نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي ثابت کرده است و مهم‌ترين ويژگي رئيس جمهور بايد اين باشد که در اطاعت عملي و التزام اجرايي به منويّات رهبري از همه کارگزاران نظام جلوتر باشد. به‌جاست به اين قطعه از حيات سياسي اميرالمؤمنين(ع) اشاره کنيم. يک بار اميرالمؤمنين(ع) در مسأله‌اي از عبدا... بن عباس نظر مشورتي خواست، او نظر خود را بيان کرد ولي مورد تأييد و تصويب حضرت قرار نگرفت، مجدد ابن عباس مخالفت کرد؛ حضرت فرمود تو نظر خود را دادي ولي اگر من تصميم گرفتم ملزم به اطاعت و پيروي هستي.»

توان اجرايي جليلي

مهم‌ترين ويژگي دکتر جليلي، توانمندي در مديريت بحران است؛ چرا که فلسفه وجودي شوراي امنيت ملي، مديريت بحران در کشور است. وي به عنوان عضو و دبير اين شورا ثابت کرده که اين توانمندي را دارد و در پرونده هسته‌اي به‌خوبي خود را نشان داده است.

ساده زيستي

در حالي‌که وي به لحاظ قانوني مي‌تواند 22 نفر محافظ داشته باشد، معمولاً از يک نفر بيش‌تر استفاده نمي‌کند و در حالي‌که متأسفانه ذائقه بسياري از کارگزاران نظام عوض شده، او با يک پرايد براي ثبت نام مراجعه مي‌کند که خود داراي پيام است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : دکتر جليلي مصداق پايداري, گفتمان مقاومت, گفتمان سازش, حسن حاجي حسيني, صلاحيت‌هاي جليلي, توان اجرايي جليلي, ,